یه روز یه طوطی با یه خرگوش ازدواج میکنه اگه گفتی بچشون چی میشه؟
.
.
یه روز یه طوطی با یه خرگوش ازدواج میکنه اگه گفتی بچشون چی میشه؟ . . . آقا گرگه بعد کلی وب گردی ای دی شنگول و منگول رو پیدا میکنه، بعد باهاشون قرار میزاره، بعدش میره سر قرار میبینه چوپان دروغگو اومده!!! . . دقت کردى قیمت شیر و گوشت هر روز داره میره بالا نتیجه تو اینجا گاو باشى ارزشت بیشتره. . . دو تا گاو تو مزرعه صحبت میکردن… . . یه اخلاق خوبی که پشهها دارن تک خوریه ، شما فک کن مثل مورچهها رفیق باز بودن یه سوژه پیدا میکردن هشتصد تا از رفیقاشونو میکشوندن اونجا چه بلایی سرمون میومد…. . . امیدوارم خرس زیباییهام همیشه تو غار چشمات بچره ! / / یکی میگفت : باید از کنار مشکلات زندگی با سرعت عبور کنی و بگی مییییگ میییییگ !!! / / یارو میره طوطی سخنگو بخره ، فروشنده بهش یه جغد میندازه / / حیف نون داشته برای دوستانش تعریف میکرده: “رفته بودم جنگل، که ناگهان یه خرس بزرگ دنبالم گذاشت، من هی میدویدم، خرسه هم هی پشت سر من میدوید و لیز میخورد… من هی میدویدم، خرسه هم هی پشت سر من میدوید و لیز میخورد…” / / یه مگس با بچههایش روی سر کچل یه مردی نشستند.پس از چند لحظه بچه مگس به پدرش گفت:بابا آب میخوام.
.
.
. بچه دار نمیشن!! زندگیشون داره از هم میپاچه….دعا کنین!!!
: شنیدی این طرفا جنون گاوی پیدا شده؟
: خوش به حالت، تو که پنگوئنی چیزیت نمیشه.
اما انگار نمیدونست مشکلات نشستن رومون و میگن : انگوررررررری ، انگوررررررری !
بعد از یه مدت دوستای یارو بهش میگن : یاد گرفته حرف بزنه یا نه ؟
یارو میگه : هنوز نه ، ولی خیلی توجه میکنه !
دوستاش میگن: “حالا خوبه تا اینجا رسیدی خودت رو خراب نکردی!”
حیف نون میگه: “پس فکر کردید برای چی خرسه لیز میخورد؟”
پدرش گفت:آخه وسط این کویر آب از کجا بیارم عزیزم؟!